دکتر خادمی در ابتدای این نشست تأکید نمودند که یکی از مراحل مهم و به نوعی مرحله غایی انقلاب اسلامی مرحله و سطح تمدن نوین اسلامی است؛ این مرحله تا رسیدن به بلوع مورد نظر فاصله زیادی دارد و کلید اساسی تعاملات با کشورهای همسایه وجود مدیران همسو و نظامات مشترک است. زمانی فرهنگ ناب اسلامی به مرحله مدنیت می‏رسد که مدیران و رهبران در کشورهای همسایه پای آرمانهای قرآنی و فطری، مقاومت و تلاش کنند. تربیت مدیران تمدنی و راهبردی، نیازمند الگو و برنامه واحدی است تا باعث توسعه قدرت نرم کشورهای همسایه شود.

ایشان ضمن تأکید بر وجود ظرفیت‏ها و مبانی قوی اسلامی و اینکه این مبانی قبلاً در برهه‏هایی از تاریخ به ظهور و بروز رسیده است، متذکر شدند که چرا در این عصر کشورهای مسلمان و همسایه با پیشینه اجتماعی و تمدنی خوب، در لایه‏‏ی حکمرانی و فرا حکمرانی دچار ضعف هستند؟ آیا علت عدم تبیین مبانی است یا ضعف روشی و فناوری داریم؟ آیا ضعف مدیران است یا سیاست مشترک نداریم؟ آیا مدیران خوب تربیت می‏شوند، اما خوب بکار گرفته نمی‏شوند؟

دکتر سید مهدی طباطبایی با توصیف مفهوم حکمرانی و ادبیات آن، حکمرانی را به معنای فرمانروایی نظام‏‏مند؛ حکمرانی خوب نهادهای دولتی و فرادولتی اداره‏کردن جامعه تعبیر کردند و متذکر شدند که با هر کدام از معنای مذکور، شالوده حکمرانی بر تربیت مدیران و رهبران تراز استوار است.

ایشان حکمرانی از بالا به پایین را سلسله‏مراتبی و مبتنی بر بوروکراسی توصیف کردند و حکمرانی پایین به بالا را مردم‏سالاری دانستند؛ ایشان متذکر شدند که بهترین سبک و شیوه حکمرانی، حکمرانی شبکه‏ای و فراگردی است؛ در این رویکرد برعکس رویکردهای فوق که تربیت مدیران و حکمرانان معمولاً به دانشگاه‏های دولتی و خصوصی و واگذار می‏شود؛ در رویکرد شبکه‏ای، همه اقشار اعم از دولتی، خصوصی و مردمی در تربیت مدیران و رهبران موثر و کارآمد مشارکت حداکثری دارند و تربیت از نوع تفویضی و واگذاری و برون‏سپاری به غیر نیست.

دکتر علیرضا علیخانزاده نیز با تأکید بر حکمرانی اسلامی، یادآور شدند که حکمرانی غربی در طول دو قرن گذشته بر مبانی و نظام اندیشه‏ای غربی و انسان‏محوری استوار بوده است؛ ایشان به این مطلب اشاره نمودند که با نداشتن مبانی مستحکم، حتی قواعد حکمرانی متغیر خواهند بود و بلای غرب هم در همین جاست که حتی قواعد حکمرانی‏اش ثابت و هادی صراط مستقیم در زندگی بشری نیست.

غرب به دلیل عدم ثبات در قواعد از یکسو و منفعت‏طلبی از سوی دیگر، هر روز در حال استعمار کشورهای مختلف است؛ در همین راستا، استعمار نو بیشتر از گذشته به تربیت مدیران و رهبران کشورهای مسلمان با مبانی اندیشه‏ای غرب و اندیشه های غیرالهی می‏پردازد. ایشان معتقدند که درسبک و سیره اسلامی، هر کشور مسلمانی با مبانی اسلامی دنبال استعمار سایرین نیست، بلکه تعاون، آزادی، استقلال و افزایش توان امت‏ها در کشورهای مسلمان است.

ایشان در ادامه بر توجه به اقتضائات مختلف در تربیت مدیران و رهبران تمدنی توجه کردند و اشاره نمودند چرخه تربیت در داخل کشور با چرخه تربیت در خارج از کشورها متفاوت است و عوامل زیادی در آن دخالت دارند؛ باید اقتضائات هر کشوری را در تربیت و آموزش رهبران دخالت داد، هر کشوری دارای الگوی توسعه‏ی بومی خود است؛ از طرف دیگر بلوغ هر جامعه، در تربیت رهبران و مدیران جامعه مهم است.

دکتر شریف احمدیان یکی دیگر از اساتید حاضر در نشست نیز بر اینکه تربیت رهبران و مدیران بحث جدید و مورد نیاز برای هر کشوری و در تعاملات با کشورهای همسایه است، اما در این امر نباید از حرکت نظام‏مند و منضبط غافل شد. اکنون فاصله معناداری با آرمان‏های اسلامی و با کشورهای رقیب و حتی دشمنان هستیم و برای رسیدن به آرمان‏ها و هضم نشدن در دستگاه دشمنان و رقبا، باید از شیوه های روز برای تقویت تربیت و آموزش مدیران و رهبران بهره جست؛ ایشان یکی از شیوه‏های امروزی این امر را طراحی و اجرای آزمایشگاه مدیریت دانستند و ابراز داشتند که تربیت مدیران از چرخه دانشگاه-سازمان باید به چرخه دانشگاه، آزمایشگاه و سازمان تبدیل شود. در این آزمایشگاه‏های شبیه‏سازی شده و میدانی، همه مدیران را هم می‏توان ارزیابی و ارزشیابی کرد و هم می‏توان رشد و توسعه داد.

ایشان با توجه به شرایط و سبک زندگی و زیستی مردم معاصر، سرعت توسعه این آزمایشگاه‏ها را خواستار شدند و در ادامه بر بهره‏مندی دانشگاه جامع امام حسین علیه السلام از این فناوری اشاره نموده و ابراز داشتند که در حال توسعه این فناوری به سایر دانشکده‏های مدیریت علاقمند به این فناوری در کشور هستند. ایشان بخش مهمی از صادرات و توسعه علم تمدنی را تربیت و آموزش رهبران و مدیران تمدنی و امتی دانستند و برای توسعه و صادرات آن به کشورهای دیگر نیز اعلام آمادگی کردند.

دکتر خادمی در پایان این نشست، اینگونه جمع‏بندی و نتیجه‏گیری کردند که فرایند آموزش و تربیت در هر کشوری صبورانه و تدریجی است و مستمراً دستگاه محاسباتی مخاطبان را تغییر می‏دهد، ما با تأکید مقام معظم رهبری باید بر تقویت حکمرانی اسلامی مبتنی بر قواعد خودمان در تربیت و آموزش رهبران تمدن و امتی توجه کنیم. ایشان متذکر شدند برای ایجاد حرکت عمومی گام دوم انقلاب در داخل و خارج کشور، برای تربیت جوانان جهت تحول در مدیریت‏های داخلی و خارجی همه کشورهای مسلمان باید بر الگوی بومی و نسبتاً مشترک توجه کنیم. در همه کشورها نیازمند تربیت رهبران جوان هستیم، قدرت نرم هر کشوری به سرمایه انسانی خصوصاً در سطح مدیران هستیم.

ان شاء الله برنامه تربیت و آموزش رهبران تمدن (CLTP: Civilization Leadership Training Program) که در بخش‏های مختلفی از کشور اجرایی شده است، بتواند زمینه همکاری بیشتری را بین ایران و همسایگان توسعه دهد.

یکی از کلیدترین راهبردها در این زمینه نقش آفرینی وزارت خارجه ج.ا.ا است. نشر و گسترش موسسات و نهادهای تربیت و آموزش جوانان و نخبگان نباید صرفاً ذیل وزارت علوم و دانشگاه‏ها باشد، بلکه این نهادها باید با اهداف تقویت ترویج ارزش‏ها و سبک زندگی اسلامی، رشد سیاسی، برقراری صلح و امنیت و سایر اهداف توافقی طراحی و اجرا گردند. در حوزه تربیت مدیران و رهبران تمدنی در کشورهای همسایه باید این نهادها در چارچوب و سیاست‏های همزمان هر دو وزارت خانه‏ علوم و خارجه صورت پذیرد.